کوئنتین تارانتینو 12 فیلم محبوبش از تاریخ سینما را انتخاب کرد
به گزارش وبلاگ ساعت گلورایا، دوره ای که به دنبال همه گیری بیماری کرونا، خانه نشین شده ایم، زمان مناسبی است تا بیش از پیش خودمان را به دنیای سینما نزدیک کنیم؛ چه چیزی بهتر از این که ابتدا فیلم های پیشنهادی یکی از بزرگترین کارگردان های عصر حاضر را ببینیم. اگر هوادار سینمای تارانتینو باشید و از شما بخواهند در چند کلمه سینمای او را توصیف کنید نمی توانید از کلمه های خون، خشونت و کشتن استفاده نکنید. پس آماده باشید در لیست پیش رو فیلم هایی پر از خون و کشتار ببینید. تارانتینو در گذشته هم چنین لیست هایی منتشر نموده است. یکی از این لیست ها، شامل یازده فیلم منتخب، سال 2008 منتشر شد.
- 7 فیلم کونگ فویی محبوب کوئنتین تارانتینو؛ ادای دین به سینمای شرق آسیا
- 10 فیلم که طرفداران کوئنتین تارانتینو باید ببینند
- 7 فیلم کالت محبوب تارانتینو؛ از جالوهای ایتالیایی تا کمدی های والتر ماتئو
12. اینک آخرالزمان (Apocalypse Now)
- کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
- بازیگران: مارلون براندو، رابرت دووال، مارتین شین
- محصول: 1979
- نمره راتن تومیتوز: 98٪
سروان ویلارد (شین) دستور دارد تا سرهنگ نیروهای ویژه، والتر کورتز (براندو)، که به همراه افراد خود در جنگل های کامبوج پناه گرفته است و مانند نوعی خدا پرستش می شود را سرنگون کند.
فیلم برداشت آزادی است از رمان دل تاریکی اثر جوزف کنراد و در فضای جنگ ویتنام به وقوع می پیوندد. اینک آخرالزمان در پنجاه و دومین دوره جوایز اسکار نامزد هشت رشته شد و در دو رشته، بهترین صدا و بهترین تصویربرداری، جوایز را دریافت کرد. فیلم توانست در جشنواره کن 1979 هم نخل طلا، مهم ترین جایزه جشنواره کن را به دست آورد. تمام فیلم سفری است درباره این که چگونه ویلارد به درکی از کورتز، یکی از بهترین نیروهای ارتش، برسد. کسی که آن چنان به عمق ماهیت جنگ رفته است که دیگر نمی تواند بدون دیوانگی و ناامیدی به آن بنگرد.
یکی دیگر از شخصیت های حیاتی فیلم خبرنگاری است که گروه کورتز را در جنگل یافته است و در کنار آن ها مانده است. او راهنما، دلقک، احمق و متعادل نمایند ه بین ویلارد و کورتز است. اینک آخرالزمان از مهم ترین فیلم های قرن است. بعضی فیلم ها خوش شانس هستند که یک صحنه ماندگار تاریخ سینما را در خود جا داده اند اما اینک آخرالزمان فیلمی است که با به هم پیوستن صحنه های ماندگار ساخته شده است، مانند حمله هلیکوپتر به ویتنام. اینک آخرالزمان بیش از این که درباره جنگ باشد، درباره این است که چگونه جنگ حقایقی را درباره ما آشکار می نماید که اگر هرگز آن ها را کشف نمی کردیم خرسند تر می بودیم.
11. خبرهای بد (The Bad News Bears)
- کارگردان: مایکل ریتچی
- بازیگران: والتر ماتو، تیتوم اونیل، کریس بارنز
- محصول: 1976
- نمره راتن تومیتوز: 97٪
موریس باترمیکر، بازیکن سابق لیگ دسته دو و مردی الکلی، برای مربی گری تیمی متشکل از جوانانی دردسرساز که هیچ استعدادی در بیسبال ندارند، پول دریافت می نماید و کوشش می نماید آن ها را در لیگ کالیفرنیا به پیروزیت برساند.
فیلمی در ژانر ورزشی و کمدی که در سال های بعد توسط دو فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی ادامه یافت و در سال 2005 هم توسط ریچارد لینکلیتر بازسازی شد. فیلم همان است که باید باشد؛ کمدی. اما چیزی عمیق تر از خنده ها وجود دارد. یک نگاه دقیق به رقابت، در جامعه آمریکا. طی فیلم گاهی می خندیم و گاهی ساکت می مانیم و این زمانی است که فیلم کارش را بهتر از همیشه انجام می دهد.
10. کری (Carrie)
- کارگردان: برایان دی پالما
- بازیگران: سیسی اسپیسک، جان تراولتا، پایپر لوری
- محصول: 1976
- نمره راتن تومیتوز: 93٪
کری دختری است خجالتی که در مدرسه همیشه توسط سایر بچه ها اذیت و آزار می شود. اما درمی یابد که دارای قدرت های فراطبیعی است و به دنبال انتقام دریافت از دوستانش می رود.
کری اقتباسی است از رمانی به همین نام از استفن کینگ. با وجود بودجه 1.8 میلیون دلاری، فیلم توانست به فروش 33.8 میلیون دست یابد و در باکس آفیس پیروز عمل کند. بودجه اندک به دی پالما اجازه نداد مطابق با رمان صحنه نهایی قدم زدن کری به سمت خانه را به تصویر بکشد، چرا که در رمان وقتی کری به خانه می رسد نیمی از شهر چمبرلین مشتعل شده است. فیلم تحسین منتقدان را هم برانگیخت و خیلی ها آن را بهترین اثر سینمایی اقتباس شده از آثار استفن کینگ می دانند. کری فیلم ترسناک نیست؛ حداقل از نظر دی پالما.
او در زمان انتشار فیلم در مصاحبه ای گفته بود: فیلم های ترسناک فیلم های میخکوب نماینده هستند. خون آشام ها و فرانکشتاین. من عاشق آن فیلم ها هستم. اما فکر نمی کنم کاری که من در این فیلم می کنم، همان باشد. استفن کینگ هم درباره رمان خود گفته است: بیشتر درباره این است که زن ها چگونه کانال های قدرت خودشان را پیدا می نمایند و مردها از چه چیزی درباره زن ها و جنسیت آن ها می ترسند.
راستا فیلم شدن رمان های کینگ بعد از این فیلم دیگر به درستی طی نشد تا زمانی که فرانک دارابونت کار خود را شروع کرد. علاوه بر خاتمهی شوکه نماینده و داستانی طلایی، آنچه کری را متمایز می نماید شخصیت پردازی کم نظیر آن است. کری شخصیتی مانند سایر شخصیت های تکراری فیلم های ترسناک ندارد. او پیچیده است؛ خجالتی، زیبا و سال آخر دبیرستان مانند بسیاری از کسانی که همه ما زمانی می شناختیم. یکی از برجسته ترین صحنه های کری، صحنه جشن پرام شگفت انگیز است که به معنای حقیقی، حیاتی دوباره به تعلیق هیچکاکی بخشید.
9. مات و مبهوت (Dazed and Confused)
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- بازیگران: متیو مک کانهی، جیسون لاندن، بن افلک
- محصول: 1993
- نمره راتن تومیتوز: 92٪
فیلم داستان گروهی از نوجوانان در تابستان 1976 را روایت می نماید که هر کدامشان به نحوی در حال سپری کردن روز آخر دبیرستان هستند.
فیلم در باکس آفیس ناپیروز بود. اما بعدها تبدیل به فیلمی کالت، دارای طرفداران مخصوص، شد. مات و مبهوت دومین فیلم لینکلیتر، بعد از اسلکر، است. لینکلیتر کاملا در فضاسازی دهه هفتاد آمریکا با پیروزیت عمل می نماید. از طراحی لباس و صحنه تا شخصیت پردازی ها و انتخاب موسیقی. مات و مبهوت تقاطع انسان شناسی است با هنر. فیلمی دبیرستانی که با تصادف غم انگیز ماشین، به هم رسیدن عاشقان و کتک خوردن قلدر به دست قهرمان به خاتمه نمی رسد. بلکه با لحظاتی از صداقت به خاتمه می رسد. بدون این که آن را بر سر بیننده بکوباند. لینکلیتر در این فیلم هم مانند فیلم قبلی خود و با پیروی از همان فرم، شخصیتی را معرفی می نماید، مدتی با آن وقت می گذراند و سپس سراغ شخصیت بعدی می رود.
8. خوب، بد، زشت (The Good, the Bad, and the Ugly)
- کارگردان: سرجیو لئون
- بازیگران: کلینت ایستوود، لی وان کلیف، ایلای والاک
- محصول: 1966
- نمره راتن تومیتوز: 97٪
سه مرد در هیاهوی جنگ داخلی آمریکا به دنبال گنجی می گردند که توسط سربازی مخفی شده است.
خوب، بد، زشت آخرین فیلم از سه گانه دلار سرجیو لئون و به عقیده بسیاری از منتقدان بهترین فیلم وسترن اسپاگتی تاریخ سینما است. درست است که فورد وسترن را به بلوغ رساند، اما لئون جهانیی را می سازد که بیش از این وجود نداشته است. جان وین هرگز به این بیابان ها قدم نگذاشته است. داستان های لئون رویاهای خوش ساختی هستند که در آن ها همه چیز عظیمتر، وحشیانه تر و دراماتیک تر از زندگی است. لئون بیشتر به وسیله تصویر سخن می گوید تا به وسیله کلمات.
به طور مثال صحنه قبرستان را در نظر بگیرید. سه مرد روی یکدیگر اسلحه کشیده اند. به نظر می آید در این صحنه لئون می خواهد از خودش امتحان بگیرد و دریابد که تا چه اندازه می تواند تعلیق را حفظ کند؟ اگر خلاصه داستان را بخوانید، برای یک فیلم 180 دقیقه ای بسیار کوتاه به نظر می رسد، اما لئون در ایده پردازی با کمبود روبرو نیست و با صحنه های مختلف مانند درگیری ابتدای فیلم که شامل شخصیت های نامربوط به داستان اصلی فیلم است یا تحویل دادن زشت توسط بلوندی برای دریافت جایزه و سپس رها کردنش، ما را با فضای فیلم و شخصیت ها آشناتر می نماید. موسیقی ماندگار انیو موریکونه برای این فیلم را حتما شنیده اید و اگر نشنیده اید حتما باید بشنوید.
7. فرار عظیم (The Great Escape)
- کارگردان: جان استراگز
- بازیگران: استیو مک کوئین، جیمز گارنر، جیمز دونالد
- محصول: 1963
- نمره راتن تومیتوز: 94٪
اسیر های جنگی نقشه ای برای فرار از زندان نازی ها می کشند. تونلی حفر می نمایند و مدام سعی دارند بگریزند.
فیلم بر اساس رمان فرار عظیم اثر پائول بریکهیل ساخته شده است و بر بسیاری از فیلم های برتر فیلم سازهای عظیم بعد از خود تأثیر مستقیم داشته است. فرار عظیم یکی از بهترین فیلم های اکشن تاریخ سینما و یک فیلم پر از ستاره های بین المللی است. عبور مک کوئین از مرزهای آلمان به سوی سوئیس یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های تاریخ سینما است. چه کسی اهمیت می دهد اگر خود مک کوئین بدلکاری را انجام نداده باشد!
6. منشی همه کاره او (His Girl Friday)
- کارگردان: هاوارد هاکس
- بازیگران: کری گرانت، رالف بلامی، روسالیند راسل
- محصول: 1940
- نمره راتن تومیتوز: 98٪
همسر و همکار سابق والتر برنز (گرانت)، روزنامه نگار، پیش او برمی شود تا خبر نامزدی جدیدش را به او بدهد. در همین حین روزنامه درگیر خبر داغی می شود. برنز از همین موقعیت استفاده می نماید تا ازدواج همسر سابقش را به هم بزند.
فیلم اقتباسی است از نمایشنامه صفحه روی جلد اثر بن هچت و چارلز مک آرتور که پیش از این لوئیس مایلستون در 1931 و بعدها بیلی وایلدر در 1974 آن را به فیلم تبدیل نموده اند. میزان متوسط نرخ جا به جا شدن گفت و گو در یک فیلم، 90 کلمه در دقیقه است اما در این فیلم نرخ جابه جا شدن کلمات بین گرانت و راسل 240 کلمه در دقیقه. یک کمدی با باران کلمات. دلیل اصلی ساخته شدن این فیلم توسط هاکس علاقه زیاد او به نمایشنامه بود. در داستان اصلی نمایشنامه، هیلاری جانسون یک مرد است و این پیشنهاد هاکس بود که این شخصیت تبدیل به زن شود.
5. آرواره ها (Jaws)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: روی شایدر، رابرت شاو، ریچارد درایفس
- محصول: 1975
- نمره راتن تومیتوز: 98٪
افسرپلیسی به دنبال محافظت از مردم مناطق ساحلی در مقابل حملات کوسه ای عظیم و سفید است.
آرواره ها از مهم ترین فیلم های کارنامه اسپیلبرگ است، زیرا نخستین فیلمی بود که او را به شهرت جهانی رساند. آرواره ها پرفروش ترین فیلم سال شد و تا سال 1977 هم پرفروش ترین فیلم جهان بود. حتی امروز هم با محاسبه نرخ تورم یکی از ده فیلم پرفروش تاریخ است. فیلم توانست سه جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین موسیقی متن برای جان ویلیامز را از آن خود کند.
اسپیلبرگ به بهترین حالت ممکن از استراتژی هیچکاک استفاده می نماید. اگر بمبی زیر میز باشد و منفجر شود، یک غافلگیری داریم و اگر بمبی زیر میز باشد و منفجر نشود، تعلیق. اسپیلبرگ کوسه ها را زیر آب مخفی نگه می دارد. ما کوسه ها را نمی بینیم اما نتایج اعمال آن ها را مشاهده می کنیم. تنها در تعلیق نیست که اسپیلبرگ نیم نگاهی به هیچکاک دارد. دالی زوم اسپیلبرگ در آرواره ها تقریبا به اندازه اولین دالی زوم تاریخ سینما در فیلم سرگیجه دارای شهرت و ماندگاری است. اسپیلبرگ در آرواره ها معجزه کارگردانی را به جهان نشان می دهد. وقتی از یک فیلم نامه با کیفیت متوسط، فیلمی متولد می نماید که در تاریخ ماندگار می شود.
4. خدمتکارهای زیبا پشت سر هم (Pretty Maids All in a Row)
- کارگردان: راجر ودیم
- بازیگران: راک هادسون، آنجی دیکینسون، تلی ساوالاس
- محصول: 1971
- نمره راتن تومیتوز: 8٪
در اوج دوره انقلاب جنسی، دختران جوان در یک دبیرستان آمریکایی توسط قاتل سریالی ناشناخته ای به قتل می رسند.
فیلم اقتباسی است از رمانی به همین نام اثر فرانسیس پولینی و نتوانست نظر منتقدان را به خود جلب کند. در گیشه هم با شکست روبرو شد. با این همه شیمی سه بازیگر اصلی مناسب است و ودیم فیلم را در راستا حفظ می نماید و به سختی ریتم را نگه می دارد.
3. رعد و برق متحرک (Rolling Thunder)
- کارگردان: جان فلین
- بازیگران: ویلیام دوان، تامی لی جونز، لیندا هاینس
- محصول: 1977
- نمره راتن تومیتوز: 86٪
سرگرد چارلز ران (دوان) بعد از هفت سال اسارت به خانه باز می شود اما متوجه می شود که همه چیز متفاوت است.
فیلم توانست هنگام اکران تحسین منتقدان را به جهت سکانس های اکشن، کارگردانی، موسیقی، بازی بازیگران و فضاسازی دریافت کند. اما از طرفی به دلیل خشونت زیاد سرزنش شد. فیلم نامه فیلم توسط پائول شریدر در سال 1973، یک سال بعد از راننده تاکسی، نوشته شده است. شباهت های بین دو شخصیت اصلی دو فیلم هم غیر قابل انکار است. هر دوی آن ها انفجاری، پیچیده و سرسخت هستند. علاوه بر شخصیت ها، نوع سفر ادیسه وار درونی آن ها هم بی شباهت به هم نیست. شریدر فیلم نامه را با شخصیت اصلی ای ضدقهرمان و نژادپرست نوشت اما تهیه نمایندگان آن را تبدیل به یک قهرمان جنگ زخم خورده کردند.
2. ساحره (Sorcerer)
- کارگردان: ویلیام فریدکین
- بازیگران: روی شایدر، برونو کرمر، فرانسیسکو رابال
- محصول: 1977
- نمره راتن تومیتوز: 79٪
گروهی از افراد مطرود با گذشته ها و ملیت های مختلف مجبور می شوند در یک عملیات حفاری در آمریکای جنوبی کار نمایند. وقتی آتش کنترل همه چیز را به هم می زند، چهار تن از آن ها فرصتی به دست می آورند تا با انتقال شش جعبه دینامیت از میان جنگل، پول زیادی به دست بیاورند.
ساحره دومین اقتباس سینمایی از رمان مزد ترس ژرژ آرنو است. فیلم در گیشه به پیروزیت دست نیافت که با توجه به اکران هم زمان با جنگ ستارگان دور از تصور نیست. در بین منتقدان هم با استقبال روبرو نشد، اما بعدها به لیست برترین های بسیاری از شخصیت های مطرح سینمایی راه پیدا کرد. روی شریدر تنها نامی است که در این لیست دو بار تکرار شده است و با چهره متناسب با کلوزآپ خود، در آرواره ها و ساحره درخشیده است.
1.راننده تاکسی (Taxi driver)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- بازیگران: رابرت دنیرو، هاروی کیتل، جودی فاستر
- محصول: 1976
- نمره راتن تومیتوز: 96٪
تراویس بیکل (دنیرو) که از بی خوابی رنج می برد، برای فرار از این مشکل شغل تاکسی رانی شبانه را انتخاب می نماید و از این طریق بیش از پیش با فساد شهر نیویورک روبه رو می شود و وقتی درمی یابد هیچکس نمی خواهد کاری برای نجات شهر انجام دهد، خودش دست به کار می شود.
راننده تاکسی نخل طلای جشنواره کن را به دست آورد. جایزه ای که در نظرسنجی 2019 منتقدان ایندی وایر به عنوان برترین نخل طلای تمام ادوار جشنواره فیلم کن برگزیده شد. در سال 2012 هم طی نظرسنجی نشریه سایت اند ساوند به عنوان پنجمین فیلم برتر تاریخ سینما، از دید کارگردانان، انتخاب شد. راننده تاکسی نباید به عنوان فیلمی درباره نیویورک شناخته شود.
راننده تاکسی فیلمی درباره شرایط روحی یک مرد تنها است. فیلم بسیار کم از شخصیت دور می شود و از شهر تنها نمادهایی را نشان می دهد که بر شخصیت اثر می گذارند. تراویس بیکل یک کابوس درخشان است و مانند یک کابوس درخشان نیمی از آن چه می خواهیم بدانیم را به ما نمی گوید. نمی دانیم تراویس از کجا آمده است و دقیقا چه مسئله ای دارد. اسکورسیزی احساسات را به بهترین حالت ممکن از بازیگران بیرون می کشد و با نماهای درست، نور پردازی صحیح، استفاده از رنگ ها و موسیقی هوشمندانه برنارد هرمن آن ها را به مخاطب منتقل می نماید. راننده تاکسی جهنم است. از همان نمای اول که تاکسی در آغوش مه کشیده می شود تا صحنه کشت و کشتار خاتمهیی که دوربین با نمای چشم پرنده همانند یک خدا به اعمال بشر می نگرد.
منبع: Sight and Sound
منبع: دیجیکالا مگ